عکاسی خیابانی و معرفی آن:
عکاسی خیابانی در زبان انگلیسی( Street Photography) تعبیر می شود به عنوان بدنه هنر عکاسی به حساب می آید و سوژه ی اصلی این نوع عکاسی زنذگی روزمره مردم و شکار آن ها می باشد. خیابانها، پارکها، مساجد، محلهای خرید و مراکزی که مردم دور هم جمع می شود، مکان اصلی و موردنظر عکاس ها برای شکار صحنه های ویژه می باشند . اگرچه این عکاسی شاخهای از عکاسی مستند محسوب می شود ولی به دلیل های مختلف تناقضاتی دامن گیر این دو شاخه شده است . یکی از تناقضاتی که می توان به آن پرداخت این است که مقصود اصلی عکاسی پوشش دادن سک اتفاق نیست و مقصود به تصویرکشیدن زندگی مردم می باشد . در اصل این شاخه از عکاسی آیینهای می باشد در مقابل مردم که بعضی اوقات هم با شوخطبعی و مزاح یا لحنی طعنهآمیز پیامهای سیاسی یا اجتماعی را انتقال می دهد که در اینگونه شرایطی با عکاسی مستند قرابت پیدا می کند. سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۰ بازه ی زمانی ای بود که این شاخه عکاسی به اوج و شکوفایی تاریخ عکاسی خیابانی رسید.
تعریف جامع عکسی خیابانی:
به عنوان یک تعریف مبتدی باید ذکر کرد که عکاسی خیابانی یک عکاسی بی پرده از موقعیتهای عمومی می باشد. در اصطلاح عکاسی، بر خلاف ظاهر کلمه، «خیابانی» فقط معابر را در بر نمی گیرد. این کلمه و نوع برای هر مکان عمومی به کار میرود. عکاسانی مانند هلن لویت، گری وینوگرند، تونی ری جونز، رکوبیر سینک، دائیدو موریاما و جوئل میروویتز شیوه های گوناگونی را در عکاسی خیابانی به کار می گیرند همچنین در دهه های اخیر این اصطلاح بیشتر شرح داده شده است و بیشتر هم استفاده می شود . رسانه های جدید مثل: Street Photography Now, HCSP, اینستاگرام و انجمن آنلاین خیابانی این فرمانروایی را به شیوه ی قابل درک بسط داده اند و عکاسی خیابانی را در نزد عام بسیار محبوب جلوه داده اند و عکاسی خیابانی طرفداران متعددی را به خود جذب کرده است. نظرات و رویکردها گوناگون می باشد، اما به طور کل عکاسی خیابانی تصویری از زندگی واقعی است که با آگاهی از زیباییشناسی دیداری حس تصاویر به مخاطب انتقال داده می شود.
انتقال حس بصری توسط عکاسان:
تعداد کثیری از عکاسان خیابانی به جوینده ی صحنه هایی هستند که یک حس آنی یا واکنش دیداری را به پدید آورد، به ویژه از طریق شوخی یا شیفتگی مبهم، عحیب و غریب یا اتفاقات غیر طبیعی. پاره ای از عکسهای خیابانی ممکن است دنیای دیوانه کننده ای را به تصویر بکشند. شاید این دنیا غیر واقعی و رویایی به نظر برسد. یا نامعلوم و پیچیده ، یا تاریک، یا ظریف، یا حتی مشکوک به نظر بیاید . تناقضی که این صفت ها امکان دارد در صحنههایی که در روزمرهترین و واقعیترین مکان ، «خیابان» دریافت شود، مخاطب را به شعف در می آورد.
عکاسی خیابانی یک گزارش نمی باشد . برای عکاس خیابانی هیچ مسئولیتی برای مستند کردن موضوعی خاص وجود ندارد. نگرانی اصلی زندگی بهطور کلی و کاهش آن در فریمهایی است که فردی و به صورت دیداری حادث می شود. این حکم به انتخابی دقیق از عناصر دیداری نیازمند است تا از ترکیب نهایی بیرون یا به آن افزون شود، و توجه بسیار زیادی را به لحظهٔ ی ممتاز برای نوردهی طلب می کند. این دو عامل بار نخست امکان دارد برای همه نوع عکاسی، جهانی به نظر برسند، اما در عکاسی خیابانی بسیار ضروری هستند، به این دلیل که تنها با این ابزارها عکاس خیابانی معنا را هویدا می سازد. هیچ تنظیم یا نوردهی، زمان آمادهسازی کم، و به صورت ایدهآل هیچ پیش فرضی وجود ندارد. این پروسه مبتنی بر مشاهده کردن و واکنش نشان دادن، و همینطور با به کارگیری از تفکر، با یکدیگر انجام می شوند. برای تعداد متعددی از عکاسان خیابانی این یک تجربه مجهول می باشد و عده ای نقل می کنند که در زمان مشاهده دقیق رفتار دیگران، کنترل خود را از دست میدهند، که می شود این مسئله را به درگیری عاطفی آنها مربوط کرد.