هنر- عمومی

هنر آخال و آنچه که باید درباره ی آن بدانید

آفرینش هنری با شیشه های زباله:

 

عجالتا در ردیف مطالبی که به هنر بازیافت پرداخته است ، جالب است بدانید که تعداد کثیری از هنرمندان که دغدغه ی محیط زیستی دارند ، تلاش می کنند که از بطن زباله ها آثاری را خلق کنند ، در ادامه ی مطلب به معرفی این هنرمندان دغدغه مند پرداخته ایم :

از بین این آثار بطری های ورونیکا ریشتر و کلید های مورکی شهرت و محبوبیت جهانی خود را به  حد اعلاء رسانده اند.

در این مطلب قصد داریم به معرفی هنرمند اندونزیایی به نام مینار پرادیپتا بپردازیم که در ادامه می خوانید:

مینار پرادیپتا از سال 2011 ، و بعد از این که به صورت کاملا اتفاقی با یک استادکار شیشه گر سنتی ملاقات می کند و آشنا می شوند ، کار شیشه گری خود را آغاز کرد.

بدین صورت مینار پرادیپتا کار خود را با مشعلی شروع کرد که توسط استاد کار شیشه گرش ساخته و تولید شده بود و هنر شیشه گری خود را در معرض نمایش گذاشت. به این صورت که از هر نمونه شیشه زباله که در اطرافش پیدا می کرد به کار می برد و محدودیت ها را به فرصت تبدیل کرد.

او در حال حاضر ذهنیتی که دارد را به همراه احساس خود را با به کارگیری از سبک شیشه گری با مشعل، منتقل و ابراز می کند، و همینطور تصورات او با فرآیند دگردیسی شعله های سوزان، از زباله تبدیل به یک اثر هنری و خلق آن می شود .

مجسمه سازی با ضایعات :

 

مجسمه سازی هنری می باشد که به خلاقیت هنرمند وابسته است.
این خلاقیت توانایی دارد در طراحی اولیه و طرح زنی قرار بگیرد و یا تنوع در مواد اولیه به کار رفته باشد.
به صورت مرسوم در مجسمه سازی سنگ، چوب، فلز،پلی استر و موادی دیگر کاربرد دارند، که به عنوان پایه کار مورد استفاده قرار می گیرند.
هنرمند طرح اولیه را بر روی اسکلت اجرا می کند و با دقت به نوع مواد اولیه آن را تراشیده و یا قالب گیری می کند.
این شیوه ای مرسوم در مجسمه سازی می باشد که همواره مورد استفاده هنرمندان قرار گرفته است.

مجسمه سازی با ضایعات مبحثی نوظهور در  هنر حجمی می باشد که،
این روزها از محبوبیت زیادی در میان عام برخوردار است ، بسیار حائز اهمیت است و علاقه مندان خاص خود را دارا می باشد.

معرفی کامل هنر آخال کاری:

هنر آخال را برای اولین بار لارنس الووی (1926-1990)، کیوریتور و منتقد هنری نام گذاری کرد .

پس از آن برای آثار مجسمه سازی که از ضایعات و دورریز فلزی قطعات فرسوده دستگاه ها ، و امثال ان ها به ساخت می رسید، بسط پیدا کرد.

در اصل این هنر یک نوع اعتراض به هنرهای زیبا در قرن بیستم محسوب می شد و  رفته رفته در اکثر نقاط اروپا، امریکا و ژاپن پیشرفت چشم گیر خود را نشان داد.

همینطور تعداد کثیری از وسایل و ضایعات به جا مانده از جنگ، بعضی اوقات به وسایل هنری تبدیل شده اند.

در مورد رابرت روشنبرگ، استفاده از مواد بازیافتی، هویدا و غیر حسی بود.

در مثال های دیگر :

مجسمه های بازیافتی کالیفرنیا و آثار آنتونی تپی یز و آلبرتو بوری، از طریق استفاده از قطعات کارکرده، دستگاه های مکانیکی، تیرآهن های پوسیده و فلزات زنگ زده به طور کل حسی خاطره انگیز را از زندگی شهری صنعتی شرح می دادند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *