تاریخ هنر

هنر و تمدن ساسانی “درس هفتم کتاب تاریخ هنر ایران”

هنر و تمدن ساسانی

در سده سوم میلادی گروهی از طوایف ایرانی که در منطقه فارس می زیستند، توانستند قدرت سیاسی و مذهبی ایران را به دست آورده و دولت مستقلی بنا نهند. اساس تفکر آنان بر اصالت فرهنگی و هنری گذشته استوار بود و تاکید بر احیای مجدد آن داشتند. آنان به مدد آئین زرتشت و فرهنگ دوران هخامنشی_ به عنوان نیروی معنوی و گردآورنده اقوام مختلف ایرانی_ توانستند سازمان دهی سیاسی، لشکری و مذهبی جدیدی را پدید آورند که بیش از چهارصدسال (651_226 م) دوام یافت.

ساسانیان در عصر خود هنری درباری را پدید آوردند که نگرشی مذهبی بر آن حاکم بود.

آنان از یک سو دنباله رو سنت های کهن هنری ایران ، هخامنشیان و پارتیان بودند و از دیگر سو در مسیر جریان های هنری شرق و غرب قرار داشتند. آنها از این میان به هویت و سبک ویژه خود دست یافتند و به جریانی تاثیرگذار و الهام بخش در عصر خود تبدیل شدند که حتی بعدها مورد تقلید قرار گرفت.

ساسانیان سبک معماری اشکانی را دنبال کردند و ضمن ایجاد تحول در این شیوه،  به ویژه در ساختن بناهای گنبددار و تالارهای وسیع بدون ستون برتری خود را نسبت به دوره های قبل نشان دادند. آنان از نقشه های مستطیل شکل برای ساختمان سازی استفاده کردند و مصالح اصلی آنها سنگ ، قلوه سنگ ، گِل و خشت بود.

از مهم ترین بناهایی که از عصر ساسانیان به جای مانده می توان به طاق کسری (ایوان مدائن)، کاخ کیش و کاخ تیسفون با گچبری های زیبا و کف موزائیک کاری شده اشاره کرد که دارای اهمیت تاریخی می باشد.

 

بسیاری از محققین ابتکارات جدید اصول شهرسازی و معماری، ایجاد پل ، کاروانسرا و آتشکده را به ساسانیان نسبت داده اند. همچنین استفاده از گوشواره در چهارگوش بنا به منظر ایجاد گنبد بود که برای اولین بار در معماری ساسانی یعنی کاخ تیسفون ظاهر شدکه بعدها در دوره اسلامی مورد توجه قرار گرفت. نقشه و طرح کاخ بیشاپور به شکل چلیپایی (صلیبی شکل) نیز از ابداعات معماری این دوره است که بنیان اصلی نقشه آتشکده ها و زمینه ساز سبک چهار ایوانی دوره اسلامی می شود.

 

 

آتشگاه و آتشکده، مکان تشریفات مذهبی و نیایشی زردشتیان است که در دوره هخامنشی به شکل فضای آزاد و سرگشاده (آتشگاه) بود. در دوره ساسانی به صورت ساختمانی با چهار ورودی و چهار طاقی و گنبد (آتشکده) ساخته شد. از مهم ترین این مکان ها ، آتشکده آذَرفَرنبَع در فارس، آتشکده آذرگشنسب در آذربایجان و آتشکده آذربَرزین مهر در خراسان است.

 

گچبری و موزائیک از تزئینات مهم معماری دوره ساسانی است که با موضوعاتی از جمله طرح های گیاهی، پرندگان، جانوران و صحنه های انسانی اجرا می شده است. این شیوه تزئینات، پوشش مناسبی برای معماری خشن آجری یا قلوه سنگی بوده است.

 

در دوره ساسانی همچنین شیوه و سبک جدیدی از حجاری پدید آمد و هنرمندان ساسانی نقش برجسته های باشکوه و عظیمی بر روی صخره ها بوجود آوردند. بخش عمده این آثار در فارس یعنی مرکز اصلی ساسانی بوجود آمد و طرح آنها شامل صحنه های تشریفاتی، اعطای پُست (منصب)، پیروزی و غلبه بر دشمن، شکار و … بود. همه این نقش برجسته ها دارای ترکیب بندی کاملا حساب شده در چهارچوب مشخص و متقارن هستند که با نوعی گرایش به واقع گرایی، دارای ارزش تاریخی اند.

 

از نمونه های خاص پیکرتراشی ساسانی می توان به مجسمه شاپور اول با ابعادی سه برابر قامت انسان اشاره کرد که بر ستون سنگی طبیعی در ورودی غاری تراشیده شده است.

 

 

بارزترین نمودهای نقاشی دوره ساسانی را می توان در سنت تصویرسازی مانوی، دیوارنگاری ها و روایت های نقل شده از آن دوره جستجو کرد. هنر تصویرسازی مانویان در کتاب دینی آنها به نام ارتنگ یا ارژنگ ظهور یافته است. تذهیب کاری های این کتاب شامل حاشیه های گل و بوته ای، طرح های هندسی و انتزاعی همراه با نقاشی هایی از پیکره های انسانی و پرندگان است که زمینه ساز سنت کتاب آرایی در دوره های بعد به ویژه دوران اسلامی می باشد.

 

شاخص مهم دیگر نقاشی ساسانی را می توان در دیوارنگارهای باقیمانده از این عصر مانند کاخ تیسفون، پنج کِنت سمرقند و صحنه شکارگاهی شوش مشاهده کرد. افزون بر این ها روایات حاکی از آن است که در این عهد نمونه های منحصر به فردی از نقاشی در سالنامه ها وجود داشته که چهره فرمانروایان ساسانی را در آن به تصویر می کشیدند.

سنت نقاشی ساسانی همچنان پایدار ماند و الهام بخش هنرمندان دوران بعد از خود قرار گرفت که از این میان تاثیر بارز آن را می توان در دیوارنگاری های کاخ صفوی مشاهده کرد.

تولید پارچه در زمان ساسانیان پیشرفت قابل توجهی داشت و کارگاه های نساجی در نقاط مختلفی چون بیشاپور ، شوشتر و جندی شاپور دایر شد. جنس، طرح و رنگ در بافته های ساسانی شهرتی جهانی داشت و ظرافت و طرح های متنوع پارچه های زربفت به حدی بود که مورد تقلید دیگر ملل قرار می گرفت. امروزه بسیاری از این منسوجات به صورت پراکنده در موزه ها وجود دارد. این پارچه ها بیشتر به صورت دو رنگ یا پنج رنگ بافته می شد و با تصاویر حیوانات، پرندگان خیالی و واقعی همراه با اشکال دایره و بیضی به شکل مرواریدی تزئین می شد. جنس آنها از پشم، ابریشم، پنبه و کتان بوده و با عرض زیاد بافته می شدند.

از دیگر بافته های این عهد می توان به قالی معروف به «بهارستان» یا «چهار فصل» در کاخ تیسفون اشاره کحرد. بنا به روایات تاریخی این قالی از ابریشم، گلابتون، تارهای زرین و سیمین به همراه جواهرات رنگارنگ بافته و تزئین شده بود.

 

 

سفالگری در عهد ساسانی پیشرفت چشمگیری نداشت چرا که توجه اصلی به ظروف فلزی زرین و سیمین بود. این هنر محدود به ساخت ظروفی می شد که برای رفع نیاز روزمره مردم عادی بود. از آثار به دست آمده چنین برمی آید که سفالگری این عهد ادامه دهنده سنت سفالگری در عهد اشکانی است. تزئینات این سفالینه ها متاثر از آثار فلزی و به شکل کنده کاری و قالب زنی با نقش های گیاهی، هندسی و گاه نوشتاری (به خط پهلوی) بوده اند. این ظروف به رنگ های آبی و سبز فیروزه ای لعاب کاری می شدند.

مهم ترین مراکز این سفال های کشف شده، بیشاپور، کنگاور، سیراف، تورنگ تپه، تخت سلیمان، کرمان و دشت گرگان بوده است. برخلاف سفال گری، شیشه سازی در عهد ساسانی رونق بسیاری داشت و شیشه سازان ساسانی از مهارت قابل توجهی برخوردار بودند. آنان به ویژه در استفاده از تزئینات و تراش شیشه با چرخ شیشه بری استاد بوده اند.

 

ساخت ظروف زرین و سیمین در فلزکاری دوره ساسانی از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و پیشرفت زیادی در آن صورت گرفته است. این ظروف از نظر شکل، شیوه و نقش قابل بررسی است. شیوه اجرایی این آثار شامل چکش کاری ، ریخته گری ، طلاکوب و آستردان ظروف نقره با ورق طلایی است. از دیگر آثار مهم فلزی در این عهد، سکه ها هستند که با مهارت و فنی و هنری بالایی تولید می شدند. بر یک روی این سکه ها نقش هایی از پادشاهان ساسانی و بر روی دیگر، تصویری از بناهای مقدس همراه با عبارتی به خط پهلوی ضرب می شد. ظرافت، دقت و برجستگی جزئیات در این آثار به حدی است که باستان شناسان آن را یکی از معتبرترین اسناد شناخت هنر ساسانی می دانند.

 

آنچه امروزه به عنوان موسیقی ملی ایران شناخته می شود ریشه در هنر دوره ساسانی دارد.

در این دوره به ویژه در عهد خسرو پرویز موسیقی دانان بزرگی حضور داشتند که از این بین باربُد و نَکیسا به دلیل انتساب اختراع دستگاه های موسیقی ایرانی به آنان، از شهرت بیشتری برخوردارند. آنان موسیقی ایرانی را در قالب هفت نوای خسروانی، سی لحن، و 360 دستان یا آهنگ که براساس ایام هفته، ماه و روزهای سال تنظیم شده بود؛ ترتیب دادند.

سازهای شناخته شده دوره ساسانی شامل عُود، رُباب، چَنگ، سازهای زهی دیگر و چند ساز کوچک ضربی بوده است. سنت موسیقی ایرانی توانست به شکل سینه به سینه به دوره های بعد منتقل شود. قدیمی ترین سرود بازمانده از روزگاران قدیم، بخشی از اَوِستا به نام «گات ها» است که از نظر شعری و موسیقایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

نمایش نیز ریشه در آئین ها، جشن ها، اساطیر و گونه های ادبی دارد. مراسم تشریفاتی در دوره ساسانی دلالت بر وجود نمایش های متفاوتی دارد که همراه با اجرای سرودهای مذهبی، در جشن ها اجرا می شده است. آثار بسیاری از این دوره در قالب نمایش های سنتی تا عصر حاضر برجای مانده است که از این میان می توان به آئین های ستایش، قَوّوالی ، سوگ سیاوش، آتش افروزی و خُرده نمایش ها اشاره کرد.

همچنین ادبیات ساسانی در کنار آثار دینی و مذهبی رشد کرد. بسیاری از ساختارهای ادبی ساسانی با وجود اوضاع اجتماعی و آسیب های دوران همچنان به یادگار مانده است. از نمونه های شاخص این عهد می توان به اوستا و یادگار زریران اشاره کرد که گویای افکار فلسفی، دینی و شیوه نگرش مردمان در این عهدند.

در انتهای این عصر، عواملی نظیر تسلط موبدان بر تمامی امور زندگی مردم و نارضایتی آناناز این امر، شورش های داخلی و کشتار مانویان و مزدکیان رو به گسترش یافت. اختلافات درباری و خاندان سلطنتی، وجود شعارهای رهایی بخش، برابری و عدالت بین مردم و همچنین تضعیف قدرت نظامی به دلیل مقاومت های طولانی در برابر دشمنان خارجی موجب سقوط ساسانیان شد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *