آموزش عکاسی

آنچه که باید درباره تاریخ عکاسی بدانید

توضیحات تاریخ عکاسی:

پیدایش عکاسی در طی دوران توسط فیزیک نو و شیمی نور کامل می شود و تلفیق این دو با یکدیگر فن و هنر عکاسی را به وجود می آورد:

 

تعریف فیزیک نور:

منظور از فیزیک نور، نوع تولید، حرکت و انتشار نور است و خواص مربوط به انرژی نورانی در بعد حرکات فیزیکی، که اولین پایه را در این راستا ارسطو (4 قرن قبل از میلاد) بنا نهاد.

او با مشاهده ی پدیده کسوف، پایه ی فیزیک نور در عکاسی را با اثبات انتشار نور به خط مستقیم طرح کرد.

قرن ها بعد (در قرن 11 میلادی) حسن ابن هیثم (منجم عرب اهل بصره) با استفاده از این جمله ی ارسطو و طرح اتاق تاریک به رصد ستاره ها پرداخت (اتاق تاریک تشکیل شده بود از جعبه یا اتاقکی که روی یک سطح آن روزنه های ریز تعبیه می شد به نحوی که نور پس از عبور از روزنه، تصویری وارونه بر سطح مقابل تشکیل می داد).

 

 

بنابراین اولین استفاده های عملی از سیستم اتاق تاریک توسط الحسن به منظور رصد ستاره ها انجام شد.

ولی چهار قرن بعد (قرن 16 میلادی) پس از این که این وسیله طی جنگ های صلیبی به اروپا راه یافت، لئوناردو داوینچی به توصیف و تشریح خواص آن پرداخت و آن را رسما نامگذاری نمود.

داوینچی اتاق تاریک را «Camera bscur a» و روزنه ی ریز آن را «Pine ol e» نامید و آن را رسما در تاریخ ثبت کرد.

بنابراین با وجود این که ارسطو جمله ی کلیدی فیزیک نور را به اثبات رساند و نیز اولین استفاده ی بهینه از این سیستم توسط الحسن انجام شد، اختراع اتاق تاریک در تاریخ عکاسی به نام لئوناردو داوینچی ثبت شده است.

 

در همان قرن (در سال 1550 میلادی) ریاضی دان ایتالیایی به نام ژر می کاردان (Jerome cardan) روزنه ی اتاق تاریک را به یک عدسی محدب (همگرا) مجهز کرد و در نتیجه تصویری بسیار واضح تر از قبل به دست آورد.

تکمیل و تجهیز اتاق تاریک به عدسی همگرا مورد توجه و استقبال شدید نقاشان قرار گرفت: در آن سال ها قواعد و اصول ترسیم فنی یک پرسپکتیو صحیح به صورت کنونی مدون نشده بود.

بنابراین نقاشان توانستند بدون استفاده و آگاهی از قوانین ترسیم فنی و تنها با توسل به اتاق تاریک، پرسپکتیو صحیحی از سوژه های مورد نظر به دست آورند.

به این صورت که بوم نقاشی خود را روی سطح مقابل روزنه نصب کرده و تصویر به دست آمده را ترسیم می کردند.

این تصویر بسیار واقعی و از پرسپکتیو صحیحی برخوردار بود. بنابراین اوج رئالیسم پرسپکتیو در آثار نقاشان این دوران به چشم می خورد.

تعریف شیمی نور:

منظور از شیمی نور، تاثیرات شیمیایی، واکنش ها و تغییرات متفاوتی است که بر اثر تابش نور بر مواد مختلف صورت می گیرد.

اولین جرقه های شیمی نور کاملا اتفاقی در یکی از روزهای سال 1727 در آزمایشگاه یک شیمیست آلمانی به نام شولتز (J. H. Schulze) زده شد:

به صورت کاملا اتفاقی بر روی صفحه ی نیترات نقره روی میز آزمایشگاه برگی می افتد.

هنگامی که شولتز به آزمایشگاه باز می گردد، مشاهده می کند که کاغذ آغشته به نیترات نقره بر اثر نور سیاه شده ولی محل قرار گیری برگ روی کاغذ سفید باقی مانده است، بنابراین جمله کلیدی شیمی نور توسط شولتز بیان شد: (( نیترات نقره بر اثر تابش نور واکنشی شیمیایی در جهت تیره شدن جسم آغشته انجام می دهد و اگر جسمی مانع رسیدن نور به جسم آغشته به نیترات نقره شود، شکل جسم به رنگ سفید بر روی صفحه ی نیترات نقره نقش می بندد.))

مشکلی که در این راستا وجود داشت این بود که با برداشتن برگ، دوباره نواحی مربوطه به تیرگی می گرایید.

در نتیجه تاثیرات شیمیایی نور بر نیترات نقره توسط شولتز ثبت شد و تصویر ابتدایی حک شده بر صفحه نیترات نقره به دست آمد، ولی این دو تصویر پایدار نبود و بر اثر تابش نور از بین می رفت.

سالیان سال دانشمندان و شیمیدان های مختلف در صدد یافتن راه حلی برای تثبیت تصویر به دست آمده بودند تا این که در سال 1819 میلادی، سر جان هرشل (Sir John Fedric William Herschel) انگلیسی، محلول ثبوت را کشف کرد.

هیپوسولفیت دوسود دارویی بود که جان هرشل تحت عنوان ماده ی ثابت کننده ی تصویر معرفی نمود. پس از این تاریخ یک تصویر ثابت و جاودانی نیز در شیمی نور به دست آمد.

 

تولد اولین عکس در تاریخ عکاسی:

در تاریخچه ی عکاسی، فیزیک نور و شیمی نور به نتایج نهایی خود دست یافتند تا سرانجام در سال 1822 میلادی در فرانسه، ژوزف نیسفور نی ئپس (Joseph Nicephore Niepce) با تلفیق این دو پدیده (فیزیک نور و شیمی نور) توانست اولین عکس تاریخ عکاسی را ثبت کند.

نی ئپس، یک افسر بازنشسته ی ارتش فرانسه بود و در دهکده ای نزدیک پاریس اولین عکس تاریخ را ثبت کرد.

او برای اولین بار مواد حساس (صفحه ی آغشته به نیترات نقره) را در اتاق تاریک به کار برد و 8 ساعت به آن نور داد.

سپس آن را ظاهر و ثابت کرد و اولین عکس دنیا به ثبت رسید.

 

در ابتدا عکاسی برای مردم نوعی سحر و جادو تلقی می شد. زیرا در مدت کوتاهی تنها به وسیله نور، تصویری واقعی به دست می آمد و به همین علت این اختراع و تصاویر مربوط به آن را آیینه ی حافظه دار می نامیدند.

تا این که آکادمی علوم اروپا بر روی این اختراع نام «Photography» را نهاد که ترکیبی از دو واژه ی عکاسی اطلاق می شود.

سرجان هرشل انگلیسی الفاظ نگاتیو (Negative) و پزتیو (Positive) را برای نسخه های منفی و مثبت به دست آمده از سوژه ها برگزید و سال ها بعد از این تاریخ ویلیام هنری فوکس تالبوت (William Henry Fox Talbot) انگلیسی با تهیه ی تصویر نگاتیو در ابعاد کوچک تر و همچنین بزرگ نمایی تصویر و به دست آوردن تصویر پزتیو بزرگ تر دو مرحله ی اصلی را در ظهور و چاپ عکس تکمیل نمود.

چرا که پیش از این اختراع تالبوت، عکاسان مجبور بودند که سطوح حساس را به اندازه ی سوژه انتخاب کنند و برای عکاسی از مناظر و سوژه های عظیم (مثل واگن قطار)؛ فیلم های عظیم و دوربین های بسیار عظیم متناسب با فیلم مورد نظر به کار ببرند.

این گونه دوربین های عظیم الچثه، ماموت کامرا (Mamute Camera) نام داشت که دارای 11 خدمه بود ولی با اختراع تالبوت در رابطه با چاپ پزتیو بزرگ از روی نگاتیو کوچک این معضل برطرف شد و اندازه ی دوربین ها در قطع کوچک تر باقی ماند.

در ابتدای تاریخ عکاسی به علت زمان های بالا در نوردهیبه ماده حساس، سوژه ها اغلب ثابت انتخاب می شدند. مثل عکاسی طبیعت بی جان ولی تدریجا با کم شدن زمان نوردهی ژانر های دیگر هم پا به عرصه نهاد و سپس با کم تر و کم تر شدن زمان نور دهی از 8 ساعت به نیم ساعت، عکاسی پرتره یعنی عکاسی از چهره ی انسان ها نیز باب شد.

اما این کار با ابزار مشقت باری به نام اپلو (بعدها برای شکنجه ی زندانیان و گرفتن اعتراف به کار گرفته شد!) صورت می گرفت بدین نحو که سوژه ی انسانی را با کمک اپلو ثابت و بی حرکت نگه می داشتند تا در زمان طولانی عکاسی، تصویر محو و ناواضح نشود؛ تا این که زمان عکاسی به یک دقیقه کاهش یافت و در این زمان، عکاسی پرتره عمومیت یافت و استفاده از اپلو منسوخ گردید.

 

آخرین ژانری که در عکاسی به روی کار آمد پس از کشف امولسیون تر (Wet plate) یا کلودیون (Collodion) بود که با این اکتشاف زمان عکاسی به 2 الی 3 ثانیه کاهش یافت.

این ژانر که نیاز به سرعت بالا در عکاسی دارد رپرتاژ (Reportage) یا عکاسی خبرنگاری نام دارد که بروز آن مصادف است با جنگ های انفصال امریکا.

 

تاریخ عکاسی در ایران:

عکاسی نیز مانند بسیاری از اختراعات پس از ورود به بازار ارئپا به صورت هدیه به دست شاه ایران می رسید.

نخسین دستگاه عکاسی (دوربین) که به ایران آمد به ناصرالدین شاه تعلق داشت.

ناصرتادین شاه به عکاسی علاقه بسیاری داشت و عکس های بیشماری از او، زنان حرمسرا، سفرهایش و خاندانش در تاریخ عکاسی به دست آمده است.

ولی اولین عکاسانی که در ایران عملا به عکاسی پرداخته اند، استادانی فرانسوی، اتریشی و ایتالیایی بودند که در دارالفنون تدریس می کردند.

دارالفنون مدرسه ای فنی بود که امیرکبیر برای تربیت افسران، نظامیان، مهندسان، پزشکان و مترجمان در سال 1850 میلادی تاسیس کرده بود و هنر عکاسی نیز ده سال بعد در برنامه های درسی دارالفنون گنجانده شد.

اسناد تاریخی ارتش فرانسه نشان می دهد که در سال 1897 میلادی (1274 قمری) عکاسی به نام بلاکویل (H. M. de Blaqueuille Couliloeufde) تحت عنوان خبرنگار همراه هیاتی نظامی عازم ایران شد.

سپس بنا به درخواست ناصرالدین شاه برای تهیه ی عکس و خبر از غایله ی ترکمن ها به خراسان رهسپار شد و در آن جا دوربین او از بین رفت و اسیر ترکمن ها شد.

سرتیپ ژول ریچارد (Jules Richard) معلم زبان فرانسه و انگلیسی مدرسه دارالفنون، اولین کسی بود که در ایران عکس چاپ کرد.

وی پس از انکه به دین اسلام روی آورد، نام میرزا رضاخان را برای خود برگزید.

فوکتی (focchetti) مهندس و استاد علوم دارالفنون که سرپرست خط تلگراف تبریز_تهران نیز بود، روش کلودیون را بلافاصله بعد از کشف امولسیون تر در اروپا به ایران آورد و بنابراین سرعت عکاسی بالا رفت و عکاسی در ایران رونق بیش تری یافت.

محدودیت های فنی عکاسی در اوایل پیدایش این فن، باعث شد که عکاسی معماری و عکاسی از بناها و عمارات مهم آن روزگار رونق یابد به عنوان مثال یک سرهنگ ایتالیایی به نام لوئیچی پشه (Luigi pesee) که به منظور فرماندهی قوای پیاده نظام به ایران آمده بود، آلبومی از جالب ترین آثار تاریخی ایران تهیه کرد که تا آن زمان کسی از آنها عکاسی نکرده بود.

اعزام محصلان مستعد دارالفنون به منظور کسب مهارت های فنی و هنری مختلف به اروپا باعث گسترش هر چه بیش تر عکاسی در ایران شد.

از جمله عکاسانی که با علاقه و پشتکار فراوان از زندگی و سنن ایرانیان عکس تهیه نمودند، می توان از ارنست هولستر (Ernest Hollzer)، آنتوان سوریوکین (Antonie Sevruguin)، روسی خان (A. Roussie Khan) و همچنین عده ای از خود ایرانیان که سرآمد آنها عبدالله قاجار بود، نام برد.

نکته ی حایز اهمیت این که نخستین عکاسان اروپایی، ابتدا به تقلید از اصول، نقوش و فرم تابلوهای نقاشی عکاسی می کردند در حالی که عکاسان ایرانی چون فاقد چنین پیشینه ای بودند، آثار عکاسان اروپایی را الگوی کار خود قرار می دادند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *