تاریخ هنر

هنر و تمدن ایران در سده ای اول تا سوم هجری “درس هشتم کتاب تاریخ هنر ایران”

هنر و تمدن ایران در سده ی اول تا سوم هجری

ظهور و پیدایش اسلام دگرگونی ژرفی در زندگی سیاسی، اقتصادی و مذهبی داشت. چرا که دین اسلام صاحب اندیشه و شعار مبارزه با زورگویان بود. از این رو توانست گروه های بزرگی از مردم شرق را برانگیزد تا با نام خداوند یکتا جهان را فتح کنند. گسترش اسلام چنان بود که توانست تمدن های شرق را یکپارچه کرده و از آن ها فرهنگی نو بسازد. طولی نکشید که این نظام مذهبیفرصت های مناسب و تازه ای را برای ظهور تفکر و اندیشه ایرانی، هنر، معماری و تزئینات وابسته به آن فراهم آورد. در پایان سده سوم هجری است که به طور کامل می توان شاهد شکوه فکری و آثار فاخر در تمامی رشته های هنری ایرانی در گستره جهان اسلام بود. استقرار کامل فرهنگ اسلامی در ایران در این دوره بنا به دلایل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بسیار چشمگیر است. هنرهای کهن دوباره احیاء شدند و هنرهای تازه ای ابداع شد و ایران نیز به تدریج زندگی ملی خود را بازیافت و روحیه ای مستقل و متکی به خود، به دست آورد. تا جایی که در سده های سوم و چهارم هجری شاهد تولد شهر، خوشنویسی و جلوه های بسیار زیبای هنری در ایران می شویم.

شکل گیری هنر در این دوره، تداوم برخی سنت های هنری پیشین است که بنا به نیاز باورهای اسلامی با کاربردی جدید مورد توجه و استفاده قرار گرفت. این هنرها همچنان در راستای زندگی مردم در مناطق مختلف با فرهنگ و باور اسلامی مورد حمایت قرار می گرفت. به طوری که از زمان پیروزی مسلمانان تا پایان سده سوم هجری، معماری بر پایه سنت های معماری ساسانی توسعه یافت.

آثار به جای مانده و گزارش های توصیفی از برخی مساجد اولیه این زمان، نوعی هماهنگی بین معماری طاق دار و ستون دار ساسانی با نیازها و ویژگی های اسلام را نشان می دهد. در اواخر سده دوم هجری روش های ساخت جدیدی که در ادامه سنت معماری ساسانی بود توانست آثار ویژه ای را در معماری اسلامی پدید آورد. ضرورت و نیاز به معماری با کاربردی جدید، توانست آثار منحصر به فردی از جمله مسجد، آرامگاه و … را براساس نیاز دوران اسلامی به وجود آورد. هنرهای دیگر از جمله سفال، نقاشی، فلزکاری و خوشنویسی و کتابت مورد توجه قرار گرفت.

نظام معماری اسلامی همان گونه که اشاره شد مستقیما ریشه در سنت ساسانی داشته و از همان آغاز برخی از کاخ ها و آتشکده های ساسانی بدون هیچ گونه اصلاح و تغییری به مسجد تبدیل شده است. از نمونه های شاخص این تبدیل می توان به ایوان مدائن در تیسفون، آتشکده باستانی مسجد سلیمان و مسجد سنگی داراب گرد (در اصل آتشکده بوده) اشاره کرد.

مسجد سنگی داراب گرد

از آنجایی که مسجد مکان ویژه ای است که نه تنها مرکزیت دینی دارد بلکه در تمام دوران ها نهادی سیاسی، مکانی برای قضاوت و نهادی آموزشی نیز به شمار می آید، بنابراین دارای منزلتی والا بوده و رفته رفته می بایست تحولاتی در ساخت آن پدید آید. به همین علت ابتدا ساختار کلی مسجد به شیوه ای ستون دار یعنی با شبستان های ستون دار (چهل ستونی) و حیاط ساخته می شد که جهت آن رو به قبله بود. از کهن ترین مساجد شناخته شده در ایران می توان به تاریخانه دامغان، مسجد فهرج یزد (روستایی اطراف یزد)، مسجد جامع شوش، مسجد جامع سیراف (بوشهر) و مسجد جامع اصفهان اشاره کرد.

از دیگر موارد تحول یافته در ساختار معماری اسلامی وجود مدرسه است که با ساخت صحن گشاده، سرسراهای گنبددار و ایوان در چهار نمای حیاط معرفی می شود. این ساختار از الگوهای کاملا ایرانی است که تلفیق آن با مسجد در مسیر تحول خود عالی ترین الگوی تلفیق معماری مسجد و مدرسه را به بار آورد.

 

 

 

در دوره اسلامی استفاده از آجر به دلیل سادگی و ایجاد ترکیب های متفاوت، همواره ترجیح داده می شد. زیرا آجر از چوب بادوام تر و از سنگ ارزان تر بود. همچنین کار با آن سریع تر و انعطاف پذیرتر از سنگ بوده و می توانست هرگونه بنایی را با هر قابلیتی پدید آورد که همین زمینه ساز فرصت های مناسبی برای تجلی تزییات ساختمان ها شد.

 

در سده سوم هجری توجه خاصی به ساخت محراب در مساجد شد و این عنصر به بهترین وجهی در سده های بعد مورد بهره برداری قرار گرفت. عنصر دیگری که از سده سوم به بعد مورد توجه قرار گرفت ساخت آرامگاه های گنبد پوش است که ریشه در آتشکده های ساسانی دارد.

قدیمی ترین آنها آرامگاه امیراسماعیل سامانی است که الهام بخش ساختار آرامگاه ها در سده های بعدی شد. وجود دو عنصر ایوان و گنبد در شکل اصلی فضا به بناهای مذهبی ایران حالت عظمت و شکوهمندی می بخشد. ایوان یا همان اتاق، سرسرا و رواق، شیوه ای در معماری است که با اقلیم شرق تناسب بسیاری دارد. گنبد، نقطه اوج طراحی طاق به شمار می آید که در معماری اسلامی بسیار پیشرفت کرد. این ویژگی ها در معماری این دوره به شیوه یا سبک خراسانی شهرت یافت.

 

 

 

از سده دوم هجری به بعد شاهد تکمیل فنون و سبک های متعدد در تولید انبوه سفالینه ها هستیم که چشم انداز هنر ایرانی در آنها به خوبی دیده می شود. سفالگری بیانگر کهن ترین و فراگیرترین هنر ایرانی در همه اعصار بوده و شاید بهترین سند و مدرک زندگی هنری ایران دوران اسلامی می باشد. این آثار پیوند بسیار نزدیکی با زندگی مردم داشته و در تمام زمینه ها علاوه بر کاربرد، زیبایی نیز دارد.

همچنین در مقایسه چنین برمی آید که پیشرفت سفالگری دوره اولیه اسلامی بیشتر از فن سفالگری در دوره ساسانی است. در این سیر تحول، لعاب های سبز و قهوه ای دوره ساسانی تداوم می یابد اما به دلیل اهمیت بیشتر سفالگری و جایگزینی آن نسبت به فن فلزکاری، در این زمان شیوه های تزئین یافته تر و ظریف تری در سفال ها پدید می آید. این توجه و اهمیت به سفالگری در دوره اسلامی توانست سفالینه هایی مرغوب و با کیفیت ایجاد کند. تا جایی که در سده سوم هجری نقاشی زرین فام بر روی سفال به عنوان جانشینی ابتکاری برای ظروف سیمین (نقره ای) و زرین (طلایی) پدید آید. از این رو شیوه ای عالی در تناسب شکل خارجی ظرف و هماهنگی با کاربرد آن تحولی در این هنر پدید آورد.

 

رایج ترین سفالینه ها در این دوره با رنگ های لاجوردی تیره روی پوشش سفید رنگ و همچنین رنگ آبی و سبز زمردی ارائه می شد. اما تزیین زرین فام تحولی زیبایی شناسانه در نگرش و هنر ایرانی است که کاملا تازه و نو به شمار می آمد.

از دیگر تحولات در این دوره تزیین سفالگری با هنر خوشنویسی و جایگاه آن در فن کتابت و نگارش قرآن. این تحول ریشه در شکل گیری هنر خوشنویسی و جایگاه آن در فن کتابت و نگارش قرآن مجید در سده سوم هجری دارد. هنر خوشنویسی تاثیری عمیق و تعیین کننده بر طراحان این دوره داشت و توانست جلوه گر همه هنرهای زمان خود شود و از بناها گرفته تا اشیاء کاربردی را دربرگیرد.

 

خط کوفی به دست توانای یک هنرمند ایرانی به صورت خطی زیبا، با ارزش تزیینی بسیار بالا درآمد. هرچند خواندن آن با اشکالاتی رو به رو بود اما باز هم توسط هنرمندان ایرانی اصلاح شد و خطوط دیگر به دست محمد بن علی فارسی معروف به ابن مقله پدید آمد. خط کوفی همچنان به عنوان خطی تزئینی به مدت 5 سده در نواحی مختلف به شیوه های گوناکون به کار می رفت.

 

این خط به عنوان رایج ترین نقش تزیینی روی ظروف فلزی و سفالی، پارچه و یا کتیبه ها مورد استفاده قرار گرفت. با سیر تحول خط، از خط کوفی «اقلام سته» پدید آمد که به خطوط شش گانه، محقق، ریحان، ثلث، نسخ، رقاع و توقیع شهرت یافته اند.

همچنین در این دوره هنر فلزکاری بازمانده از دوران ساسانی ادامه یافت و ظروف بزرگ و باشکوهی تولید شد. اما به دلایل گوناگون هیچ نمونه ای از مصور سازی کتاب دیده نشده و تنها نمونه موجود شاید همان نسخه ارژنگ مانی (یافته شده در منطقه تورفان در سده دوم و سوم هجری) باشد. آثار پراکنده به ویژه دیوارنگاری های دوران حکومت های اسلامی (اموی و عباسی) و یا نگاره های سفالینه ها، بیانگر تداوم سنت نقاشی از دوره ساسانی به دوره آغازین اسلامی است. اما منابع مشخصی برای تعیین ماهیت نقاشی این دوران نیست و بیشترین اعتبار نقاشی را بایستی در سده های بعد شاهد باشیم.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *