تاریخ هنر

هنر و تمدن ایران در سده دهم و یازدهم هجری “درس دوازدهم کتاب تاریخ هنر ایران”

هنر و تمدن ایران در سده دهم و یازدهم هجری

در دوران صفوی مراکز هنری ایران به سمت ناحیه غربی و مرکزی ایران کشیده شد و توانست با حفظ سنت های کهن هنر ایرانی جایگاه مهم و خاصی را در تمدن ایرانی رقم زند. همچون دیگر سلسله های حکومتی، در این دوره نیز تلاش بر آن بود که آثار مهمی در راستای اهداف اسلامی برداشته شود. با شکوه ترین مساجد از نظر طول، بزرگی و زیبایی با تزیینات و کتیبه های خوشنویسی شده در این زمان ساخته شد.

مسجد امام ، میدان نقش جهان

همچنین به دلیل اهمیت به امر تعلیم و تربیت در فرهنگ اسلامی مدرسه هایی با ایوان های بزرگ دو طبقه و حجره دار همچون مدرسه چهار باغ در اصفهان ساخته شد. در این زمان به پاس بزرگداشت مذهب شیعه و بزرگان دین، تلاش بسیاری برای ساخت آرامگاه هایی در شان بزرگان و ائمه به ویژه در کربلا، سامرا و نجف اشرف صورت گرفت. در این مکان ها گنبدهایی پیازی شکل همراه با گلدسته های استوانه ای بلند بنا شد.

مدرسه چهار باغ

 

بارگاه ملکوتی امام علی

 

بنهای دینی در این دوران با کاشی های زیبا و نقش گل و بوته به شکلی چشم نواز تزیین می شد که دلالت بر خوش ذوقی و عشق به هنر است. سبک معماری این دوره که بیشتر در اصفهان خودنمایی می کرد به شیوه های متفاوت در تجربیات هنری گوناگون از جمله کاخ سازی، راهسازی، شهرسازی و مکان های عمومی، توجه داشت. آثار منحصر به فردی از بناهای غیر دینی نظیر کاخ چهل ستون، هشت بهشت ، بازارها و کاروانسراها در شهرهای بزرگ و راه های اصلی بازرگانی و تجارت، ایجاد شد.

دوره صفویه ابتدا با حضور کمال الدین بهزاد (از استادان برجسته مکتب هرات) که به سرپرستی کتابخانه سلطنتی در تبریز منسوب شده بود توانست موقعیت هنری خود را تثبیت کند. پس از بهزاد ، شاگردان وی این مسئله مهم را پی گرفتند. این دوره هنری، تلفیق سنت های مکتب هرات و ویژگی محلی تبریز بود که توسط سلطان محمد انجام گرفت. رنگ طلایی در آن بیش از حد استفاده می شد و بیشتر موضوعات نقاشی را موضوعات درباری و گاهی موضوعات عادی دربر می گرفت.

نگارگری از نوعی ترکیب بندی حلزونی پیروی می کرد که شاخص آن را می توان در نسخه شاهنامه نفیس این دوران دید. پس از تبریز، برای مدت زمان کوتاهی، مکتبی هنری در مشهد (در نیمه دوم سده دهم هجری) ظهور کرد که در آن ویژگی های مکتب تبریز با عناصر محلی ادغام و روش جدیدی پدید آمد.

در این مکتب بیشترین توجه به موضوعات عادی و ترسیم درخت کهنسال با تنه و شاخه گره دار و استفاده از رنگ سفید خودنمایی می کند. حاصل این تجربه هنری را می توان در کتاب هفت اورنگ جامی دید.

برگی از شاهنامه شاه طهماسبی

 

در اواخر سده دهم (947 ه) با حضور مکتب هنری قزوین، هنرمندان درباری، بیشتر به دیوارنگاری گماشته شدند. از این رو برخی از هنرمندان به دلیل رویکرد تجاری و سفارش دهندگان معمولی رو به تولید مرقعات آوردند.

به همین دلیل سنت کتاب آرایی به میزان اندکی رو به ضعف گذاشت.

در مکتب قزوین با تغییر و تحول سبک مشهد رو به رو هستیم. در این دوره هنری، کاهش تنوع رنگ و پیکره ها در نگارگری پدید می آید. با این وجود همچنان سنت شاهنامه نگاری وجود دارد. دیوارنگاری در دیگر اماکن نیز تحولی در دوره های بعد پدید می آورد. تا این دوره معمولا خوشنویسان آثار خود را رقم (امضا) می زدند اما به دلیل ارزش یافتن مقام نقاش تحولی در برابری میان صاحبان قلم (نویسندگان و خوشنویسان) و قلم مو (نقاشان) ایجاد شده و نگارگران نیز آثار خود را رقم می زدند. این سنت از جُنید در دوره جلایری به بعد مرسوم شده بود.

برگی از شاهنامه قوام

 

عمارت چهلستون

در میانه سده یازدهم هجری با انتخاب اصفهان به عنوان پایتخت صفوی تحولی نیز در عرصه نگارگری ایجاد شد. شیوه مستقل رضا عباسی (مکتب اصفهان) با گرایش واقعه نگاری و تاکید بر قلم گیری شکل گرفت. رویکرد تجارت جهانی و حضور هنرمندان هلندی و اروپایی، تاثیر به سزایی بر هنرهای بصری این دوره داشت . هرچند که هنر ایرانی در دوره صفویه توانست سهم بسزایی را در هنر گورکانی (مغولان هند)، کشمیر (هند) و عثمانی (ترکیه) بگذارد اما خود نیز تحت تاثیر هنر اروپایی قرار گرفت و نوعی هنر به عنوان فرنگی سازی در ایران رایج شد.

این رویکرد جدید باعث شد تا هنرمندان سبک تزیینی پیشین و موضوعات مبتنی بر ادبیات غنی فارسی را کنار گذاشته و براساس سلیقه روز به چهره پردازی و منظره های طبیعی و دورنماسازی توجه کنند. آنها روشی تلفیقی نیز از سنت های هنری با تاثیرات اروپایی ایجاد کردند.

پیامد این تحول زمینه ساز گرایشات متعدد از جمله، رواج سیاه قلم، مرقعات، دیوار نگاری، نقاشی گل و مرغ و شیوه های مردم نگاری شد.

نقاشی اثر رضا عباسی

 

 

گل و مرغ

در این دوره همه هنرها به صورت مستقیم و غیرمستقیم برخوردار از تجربیات هنری نگارگران بودند. تا جایی که شیوه طراحی و ایجاد نقش و رنگ آمیزی آنان بر دیگر هنرها تاثیر غیرقابل انکاری داشته است. از جمله هنرهای تاثیر گرفته؛ فن بافندگی یعنی پارچه بافی و قالی است. تحول بافت و منسوجات با وجود پیشینه بسیار غنی در این دوره به نیمه اول سده دهم هجری باز می گردد که زمینه ساز تولید فرش هایی مانند فرش های اردبیل و فرش های اصفهان شد. غنای فرش های تولید شده به دلیل کاربرد طرح های اسلیمی، ختایی، شمسه ها و … با الیاف ابریشم است. همچنین وجود ابریشم فراوان در این دوره، زمینه ساز تولید پارچه های نفیس از جمله زربفت بود (بسیار مورد توجه دربار بوده). این پارچه هاغ با زمینه رنگی و از تار و پود طلا بافته می شد. نقش گل ها از ابریشم براق با رنگی نزدیک به متن بود و در آن از طرح های نگارگری نیز بهره می بردند. فن بافت نیز با بافت پارچه های مخمل همراه با طرح گل و بوته برجسته و تافته براق با نخ های چندتابی (چند نخ تابیده در هم) تحول اساسی یافت. ایجاد طرح های نگارگری در بافت پارچه، کاری بسیار دشوار بود ولی هنرمندان یزدی و کاشانی در این زمینه ابداعات و نوآوری های زیبایی پدید آوردند.

 

قالی با نقش های اسلیمی و ختایی

 

نقش پارچه دوره صفویه

در اوایل سده دهم همراه با حفظ سنت های پیشین در عرصه سفالگری، تحولات چشمگیری پدید آمد. علت اساسی آن تلاش برای رقابت در بازارهای جهانی آن عصر بود. ایران در این زمینه توانست با بهره گیری از فن آوری ظروف چینی در اصفهان، آثار بسیار نفیس و ارزشمندی را تولید کرده و صادر نمایدو نزدیک تر بودن ایران به بازار اروپا نسبت به چین (دوره مینگ) این آثار به خوبی در عرصه بازار جهانی حضور یافت. تولیدات ایران از نظر کیفیت هم با محصولات چین کاملا برابری می کرد.

زیرا ظروف چینی تولید شده در ایران دارای جداره ای نازک، ظریف و نیمه شفاف بود که تا پایان سده سیزدهم هجری نیز رواج داشت. در این دوره تمامی روش های شکل دهی و تزیین مانند روش های زیررنگی، رورنگی (ظروف مینایی)، زرین فام و روش تزیین هفت رنگ رایج بود.

پارچه با نقش نگارگری

 

ظرف کوباچه ای

در دوره صفوی علاوه بر کاشی معرق، از نوعی کاشی هفت رنگ برای سرعت بخشیدن در تکمیل تزیین دیوار بناها استفاده می شد.

نقاشی کاشی هفت رنگ

نقوش به کار رفته در این کاشی ها غالبا نقوش اسلیمی و ختایی با رنگ های متنوع لاجوردی، آبی، سفید، زرد اُکر، سیاه، قهوه ای و سبز بودند.

 

هنر فلزکاری نیز دوران تحول و رشد خود را گذراند به طوری که در اواخر سده دهم ترصیع کاری با فلزات گرانبها و کتیبه هایی به خط نستعلیق، نوعی زیبایی چشمگیر را در این هنر پدید آورد. دوباره هنر فلزکاری احیا شد و تزیینات گل و گیاهی و اسلیمی و ختایی اهمیت ویژه ای در این هنر یافت.

ظرف فلزی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *