هنر- عمومی

برشی از تعریف هنر در فرهنگ ما

هنر چه تعریفی را در بطن خود جای داده است؟

هنر مجموعه‌ای از اثرها یا ساخته های انسانی می باشد که اثرخود را بر عاطفه و مهر انسان ، احساسات و عشق و هوش او می گذارد، یا به دلیل انتقال یک مفهوم یا درونمایه توسط هنرمند پدید می آید.

بدین صورت می‌توان عنوان کرد :

هنر داشتن توانمندی و خلاقیت برای به وجود اوردن زیبایی می باشد. از مهم‌ترین رشته‌های هنری که می‌توان از آن نام برد ، هنرهای نمایشی (تئاتر و رقص)، هنرهای تجسمی (نقاشی، طراحی، تندیس‌گری، عکاسی و چاپ)، ، موسیقی، ادبیات (شعر، داستان)، سینما و معماری هستند . اگر بخواهیم هنر وریشه ی ان را دریابیم باید بگویم که واژهٔ هنر در زبان سانسکریت  ترکیبی از دو کلمهٔ «سو» به‌معنی نیک و «نر» یا «نره» به‌معنای زن و مرد می باشد. در زبان اوستایی «س» به «ه» تبدیل شده و واژهٔ «هون» ایجاد شده‌است، که در زبان پهلوی یا فارسی میانه به شکل زمان حال (هنر) درآمده‌است که به‌معنای انسان کامل و فرزانه می باشد.
دانشنامهٔ بریتانیکا هنر را به‌عنوان «استفاده از توانایی های انسانی و استفاده از تخیل در خلق آثار زیبا، محیط وجغرافیا یا تجاربی که توان تقسیم شدن با دیگران را دارد» تعریف می‌کند.در یک رده بندی تازه طبق کتاب استراتژی بازاریابی هنر از مهدی خادمی  تعاریف هنر را  می شود به دو دسته کارکردی و رویه ای تقسیم‌بندی کرد.

کارکردی ها مطرح کرده اند که هنر برای تحویل یک هدف برنامه ریزی شده‌است و چیزی هنر حساب می شود که بتواند فردی که آن را دارا است را در راه دست یابی به هدف یاری سازد و وظیفه آن اماده سازی تجربه‌های زیبایی شناختی لذت بخش است. در تقابل با رویه گرایان مطرح کرده اند چیزی به عنوان اثر هنری محسوب می‌شود که طبق فرمول یا فرآیندی مناسب پدبد امده باشد ؛ منصرف شدن از این که هنر چه هدف و قصدی دارد، هنر می‌تواند در ابتدا عملکردی باشد اما در اخر به صورت رویه ای انجام می شود.

مانرو بریسیدی یک تعریف کارکردی از هنر مطرح کرده است:

«اثر هنری ترکیبی از شرایط مورد نظر است که به منظور ارائه تجربه‌های زیبایی شناختی ارزشمند قدرت نشان دادن ویژگی‌های زیبایی شناختی هنر باشد.»
لذا در صورتی که عملکرد ها ارزش هنر را وابسته به چیستی آن می‌دانند، تعریف رویه گرایان  صرفاً توصیفی بوده  و برپایه امتیاز و ارزیابی نیست. از تعریف های رویه ای مطرح شده می‌توان به تعریف دیکی اشاره کرد که یک تعریف سازمانی  به حساب   می آید. او دروهله اول اثر هنری را به عنوان «اثر ساختگی یا تصنعی » و در وهله دوم به عنوان «مجموعه ای از جنبه‌های کلیدی که از طرف برخی از نامزدها برای قدردانی از افراد فعال در منظومه هنر اعطا می‌شود» می‌بیند.
در ادبیات ایران در دورهٔ اسلامی این معنا دوباره دچار تغییر شد و هنر به معنای شجاعت، درایت ، ویژگی های ستوده اخلاقی، دانایی، اخلاق نیکو، پرهیزگاری، دانش و زیرکی و… به کار رفت، که بار معنایی عام و همه فهمی را به همراه داشت:

 

  • به دشمن نمایم هنر هرچه هست * ز مردی و پیروزی و زور دست
  • ون غرض آمد هنر پوشیده شد * صد حجاب از دل به سوی دیده شد
  • با دانش است فخر نه با ثروت و عقار * تنها هنر تفاوت انسان و چهار پاست

 

هنرهای تجسمی:

 

اصول هنرهای تجسمی شامل عناصری می باشند که همراه با:
نقطه، خط، سطح، حجم، فرم (شکل)، رنگ، نور، بافت، ریتم، حرکت (فضا و زمان)، ترکیب (ترکیب بندی)، تناسب،تعادل (توازن)، تباین (تضاد یا کنتراست) هستند.
هنر تقسیم بندی های متفاوتی را دارا است ؛ یکی از این شاخه ها در حالت کلی و همگانی هنر را به دودسته ی هنرهای زیبا و هنرهای کاربردی تقسیم می کند که تعریفی از ان ها را در بند زیر می آوریم :
هنرهای کاربردی: منظور از هنرهای کاربردی هنرهایی می باشد که در ابتدا، کارکرد و مفید بودن ان ها دارای اهمیت می باشد و هدف از پدید اوردن آن ها میزان استفاده کردنشان بوده است . همانند : طراحی خودرو، معماری، طراحی صنعتی که جزو دسته ی هنرهای کاربردی محسوب می شوند.

هنرهای زیبا:

 

هنرهای زیبا هنرهایی می باشند که تنها به علت زیباییشان پدید می آیند.

طبق این گفتار:

“به خاطر خودشان به وجود آمده اند ، نه بخاطر عامل خارجی یا چیز دیگر.
و هنرهایی همچو: نقاشی، مجسمه‌سازی، موسیقی، رقص جزو دسته های هنرهای زیبا محسوب می شوند.”

واژه ی هنر در زمان حال و در زبان فارسی معنایی متفاوت از معنای گذشته ی خود را به همراه دارد ، در واقعاشاره ی کلی هنر به ساخته های دست انسان در زمینه هنرهای زیبا می باشدمعنای این واژه در زمان حال در واقع معادلی برای هنرهای زیبا در زبان انگلیسی می باشد. پیرو سنتی که به جا مانده است مجموعه هنرهای زیبا در یک تقسیم بندی به   7 قسمت مبدل می شود :

  • موسیقی
  • هنرهای دستی: مجسمه‌سازی، شیشه‌گری، و …
  • هنرهای ترسیمی: نقاشی، خطاطی، عکاسی و …
  • ادبیات: شعر، داستان، نمایشنامه، فیلمنامه و نثر
  • معماری
  • رقص و حرکات نمایشی
  •                                                                               هنرهای نمایشی: سینما، تئاتر و …

 

نمونه ی دیگری از لیست هفت هنر به ترتیب وسعت عبارت است از:

  • هنرهای تجسمی : نقاشی، طراحی، تندیس‌گری، عکاسی و چاپ
  • معماری
  • ادبیات
  • موسیقی
  • تئاتر
  • سینما

روی مشترک آثار هنری شامل موارد زیر می باشد:

تخیل مهم ترین علت به وجود آمدن هنر می باشد.
عاطفه و احساس هنرمند باعث شکل گیری هنر او می شود نه تفکراتی که از روی عقل و منطق دارد.


چندمعنا و مفهومی بودن ، وجه اشتراک سوم عام آثار هنری می باشد.
آثار هنری به راحتی بیانگر زیبایی و انتقال احساسات می باشند. هنر آثاری ماندنی و عمیق بر احساسات و عواطف میگذارد.

 

در روانشناسی این موضوع بیان شده است که :

جهان افریده ای از مجموعی از افراد می باشد، هرگاه بخواهیم سریع ترین تاثیر جمعی و عاطفی را روی این مجموعه بگذاریم  از هنر استفاده می کنیم .

هنرهای سنتی ایران به دسته های زیر تقسیم شده است :

 

  • شعر و ادبیات
  • موسیقی
  • معماری و هنرهای وابسته
  • نمایش‌های سنتی و آیینی
  • صنایع مستظرفه از دسته هنرهای سنتی می باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *