سینما و سریال

مروری بر کارگردانی

به همراه هم به کلیات کارگردانی می پردازیم:

کار با بازیگران:

طبق گفته هیچکاک اجازه دادن به دانشجو برای نزدیک شدن به دوربین امری اشتباه است .

 

وی خاطرنشان کرده است که اگر مدیر مدرسه ی فیلم بود به دانشجوی فیلم تا دوسال اجازه ی نزدیک شدن به دوربین نمی داد . دانشجو باید علاقه مند و صبور وتلاش گر باشد در غیر این صورت در دنیای کنونی چنین مدارس فیلمی خیلی سریع از دانشجو خالی می شود . در واقع دوربین ابزاری برای تایید فردی است که در سینما فعالیت خود را انجام می دهد. گاهی اوقات برای عده ی زیادی از کارگردان ها این اتفاق رخ می دهد که در رابطه با دوربین و فنون موانع و سدهایی برایشان ایجاد می شود . این مقاله به راهبری بازیگرمی پردازد .

موضوعی که در این لحظه به ان پرداخت می شود این است که تعداد مدیران فیلمبرداری که کارگردانی کرده باشند بسیار انگشت شمارتر از بازیگرانی است که کارگردانی کرده اند. جان_کاساویتس ،رابرت ردفورد، وارن بیتی ، رابرت دنیرو ، جودی فاستر ، شان پن ، مل گیبسون و کلینت ایستود نمونه ای از کارگردان ها می باشند .
بازیگران علاوه براینکه در حرفه ی خود (بازیگری) تجربه به دست اورده اند درگیر قالب داستان گویی نمایشی نیز بودند و قوانین نمایشی را پذیرفتند . راهبری بازیگران تجربه ی شایان حرفه ای کارگردانی فیلم می باشد و امکان آن نیست که با دیدن فیلم به آن دست بیابید. حتی امکان این نیست که در یک واحد فشرده دانشگاهی ان را اموزش بدهند.
هیچکاک در اینباره گفته است که قضیه ی رهبری بازیگران توسط دانشجویان با گذشت 14هفته یا بیشتر از ان حتی 2سال مسئله ای است که برای هیچکاک و هیئت علمی دانشگاه کلمبیا ثابت نشده است . کارگردانی و بحث درباره ی گرفتن بازی هایی که قابل باور باشند و جذابیت داشته باشند موضوع این قسمت از مقاله می باشد وبازیگرانی که آموزش حرفه ای دیده اند به ان ها تاکید شده است که از اکثر کارگردان های فیلم انتظار مساعدت نبایدداشته باشند.
این مسئله به این معنا میباشد که نا امیدی تحمیل نمی شود و امید می رود که بازیگر بتواند آن ها را غافلگیر کند در واقع وظیفه ی حرفه ای بازیگر این است که این مسئله مهم را به خاطر بسپارد و از یک صفحه دیالوگ و متن بتواند خالق یک زندگی باشد .

 

 

 

پاره ای از مسائل می تواند به روند این موضوع کمک کنند که درهنگام یادگیری عملی فیلم سازی آهسته آهسته به طریق هوشمندانه و ارتباط متقابل بازیگران شروع شود به همین علت در زمان حال گستره ی کارگردان های فیلم دوره آموزشی راهبران بازیگران را در همین مرحله سپری می کند .
توان این را دارید که با خوانش بازیگری و فهم وجود و چیستی آن در ارتقاء این منوال مساعدت به عمل بیاورید و قدم های استوار به سمت خودباوری ، شناخت ، اعتماد به نفس بردارید. برای اینکه ارتباط ظریف همکاری با بازیگران را یاد بگیرید توصیه می شود به کارگردانی تئاتر را تجربه کنید .
یک نمایشنامه زمان معاصر را پیشه و انتخاب کنید و چهار بازیگر را به آن بیافزایید . راه نزدیک شدن به این منوال کلاس های تمرین صحنه می باشد کلاس تمرین صحنه به نحوی برگزار می شوند که بازیگران یک صحنه را نمایش می دهند و سپس استاد این حرفه به نقد و بررسی آن می پردازد .


یکی از کارگردان های این حرفه می گوید در گذشته بازیگری را مطالعه کردم ولی رغبتی به آن نداشتم این احتمال را می دهم که اگر شما نیز به مطالعه ی این رشته نزدیک شوید احساسی که در من به وجود آمد در شما نیز پدیدار شود . در یک بازه ی زمانی بالاجبار بازی کردم و به هنر بازیگری روی آوردم و تجربه کسب کردم در صورتی که با کارگردانی نمی توانستم کسب کنم دانشی تجربی را کسب کرده بودم که مزید بر علت شد تا به مفهومی فطری از هراس و شکست و ضعف های بازیگران برسم .
راه اندازی و آماده سازی نیز یکی دیگر از تجربه هایم بود در آن از من دعوت شد که یک صحنه صامت را اچرا کنم و شخصا پدید آورنده یک کار معنا دار باشم و من نیز یک صحنه خداحافظی را پدیدار شدم با دوستی که مرده بود بدرود همیشگی ام را بدرقه ی رفتنش کردم .

توضیح بیشتر :

دیدگاه در کارگردانی ، فیلمنامه ، انواع تدوین ، اصول کارگردانی


کیومرث پوراحمد نطق کرده است :

روز اجرای یکی از کارهایش تخت خوابی آماده کرده بود و روی آن عکس مدل طاسی را که از مجله بریده بود قرار داد و ملحفه ای روی عکس و بالش ها کشید . برای بازیابی حس صحنه پشت درب استودیو در راهروی آن قدم می زد بلکه به حس مناسب آن موقعیت دست پیدا کند اما جز خجالت و شرمساری و کم روئی حس دیگری نداشت احتمال می رود آن لحظه دلش می خواست هر جا باشد غیر از پشت درب استودیو دوازده دانشجو و یک معلم بسیار جدی انتظار کیومرث را می کشیدند . با کلنجار درب را باز کرد و به تخت خواب نزدیک شد . همه ی احساساتش هیچ بود . پای تخت خوابی که روی آن فقط چند بالش در زیر ملحفه قرار داشت ایستاد باز هم هیچ . در آن زمان اقدام بازیگری با برداشتن ملحفه و نگاه کردن با ایشان وداع کرد . در روی تخت فقط عکس آن مدل طاس بود . با همه حزنی که در ایشان تبلور می کرد و اندوه آن را سر می کشید می گوید همان قدرتی که وقتی دوستم واقعا مرده بود اشکم جوشان شده بود و در می امد و من برای جلوگیری از ریختن آن باید به جدال با خودم می پرداختم . رمز پیروزی این اجرا شرایطی بود که بر قرار کرده بودند مناسبات نمایشی خواست و اقدام من منجر شدند  و به این سمت رفت که آن را بازی نکردم .
بازیگران در اجرای خود با روش های گوناگونی همراه اند وظیفه ی کارگردان این می باشد که خود را با روش های اجرایی بازیگر هماهنگ کند . مکتب بازیگری و بازیگر چیستی موقعیت را نشان می دهد بازیگر به درک مناسبات نمایشی نزدیک می شود . خواسته ی شخصیت را در می یابد و موردی که شخصیت برای نزدیک شدن به آن انجام می دهد را متوجه می شود.
سوال پیش می آید که موضوع مطرح شده خواسته ها و رسیدن ها چیست ؟ آیا ریشه قاطعی هست که بتوان صحنه را بر آن پا بر جا کرد ؟
در هنگام فیلم برداری این موارد نام برده سخت تر هم می شود به این دلیل که رویداد و رخداد ها را خارج از ترتیب زمانی فیلم برداری خواهید کرد ، در این لحظه مواردی که برای بازیگر آشکار بودند امکان دارد در شلوغی فیلم برداری از خاطر فراموش و از یاد برده شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *