معرفی کتاب

نقد کتاب جاناتان مرغ دریایی نویسنده ریچارد باخ

معرفی ریچارد باخ نویسنده ی کتاب جاناتان مرغ دریایی:

ریچارد باخ با همه ی شیفتگی که نسبت به پرواز و فضا داشت ، همیشه قلم و کاغذش را به آنها ترجیح می داد و به همین دلیل تلاش کرد بیشتر مشغول نوشتن شود که جالب است بدانید در نوشته هایش هم از عناصر پرواز استفاده کرده است ، که  نتیجه ی نهایی این تلفیق پرواز و نوشتن ، شاهکار جاناتان مرغ دریایی است.

کتابی که در سال ۱۹۷۰ با نام  Jonathan Livingston Seagull به عنوان نخستین کتاب این خلبان به ثبت رسیده است.

مابقی کتاب های این نویسنده در لیست زیر معرفی شده اند:
⦁ هدیه پرواز
⦁ پندار
⦁ پلی به سوی جاودانگی
⦁ گریز از سرزمین امن
⦁ یگانه
⦁ فراسوی ذهنم
⦁ یادداشت‌های مرد فرزانه

 

داستان جاناتان مرغ دریایی :

 

داستان جاناتان مرغ دریایی داستانی نمادین می باشد.

این داستان روایت کننده ی مرغی دریایی به نام جاناتان است که تصمیم میگیرد مانند دیگر مرغان دریایی زندگی نکند و در زندگی پیرو حرف جمع و به اصطلاح عرف جامعه مرغان دریایی نباشد.

در نقد و تحلیل کتاب جاناتان مرغ دریایی همه مرغان دریایی به خوردن و خوابیدن عادت کرده اند و از پرواز صرفا برای پیدا کردن غذای بهتر استفاده می کنند ، اما جاناتان تلاش می کند بر عقیده ای که دارد یعنی متفاوت بودن و استفاده کردن از توانایی پرواز برای دست یافتن به اهداف بالاتر یعنی آزادی و رهایی و استقلال پابرجا بماند و البته تاوان این استقامت را نیز پرداخت می کند.

جاناتان در طول مسیرش به علت خستگی ، طرد شدن از سوی بقیه مرغان دریایی ، گرسنگی های طولانی مدت و البته تنهایی ، مرتب با خود فکر می کند که شاید دچار اشتباه شده است و نباید خود را از بقیه جامعه مرغان دریایی جدا می کرد و این خطر بیش از حد او را تهدید میکند ، اما بعد از تسلط یافتن بر این شک و تردید ها به استادی ماهر در پرواز تبدیل می شود و به شکلی نقش خط شکن را برای بقیه مرغان دریایی اجرا می کند ، و باعث می شود مرغان دریایی بسیاری تحت آموزش ، به عقاید او ایمان بیاورند و خودشان را باور کنند که اگر سختی یادگیری را پذیرا باشند ، یقینا پرواز در بالاترین سطوح حق هویدای آن ها می باشد که خودشان از خودشان دریغ کرده اند.

نقد و تحلیل کتاب جاناتان مرغ دریایی:

 

اگر کمی در داستان جاناتان مرغ دریایی دقیق شویم دریافت می کنیم که این داستان مثالی از زندگی انسان ها و جنگ و کشمکش درونی و بیرونی آنها می باشد.

هر انسانی در اعماق وجود خود به این باور رسیده که مخلوقی خاص است و نمیخواهد همچو مابقی مخلوقات باشد ، و برای رسیدی به هدفی به زندگی پا گذاشته ، اما شکست ها و سختی های مسیر خاص بودن ، برای همه قابل تحمل و هضم کردنی نیست و در آخر تعداد کثیری از انسان ها به روزمرگی و صرفا گذراندن زندگی تن میدهند.

البته فردی موفق است که دریافت کند در زندگی محدودیتی وجود ندارد و تنها محدودیت موجود باور و سد های ذهنی انسان می باشد که به مرور زمان سایه ی سنگین خود را بر روی آرزوها و میل به خاص بودن می اندازد و زمانی که این سایه بر پیکر وجودی افکار چیره شود، موفقیت دیگران را برپای تلاش و عشقی که به هدف خود داشته اند نمی گذاریم و موفقیت آنها را بر پای این می گذاریم که آنها انسان برگزیده ای بودند.

همانطور که وقتی جاناتان بعد از رسیدن به هدفش به سمت دسته ی مرغ های دریایی که او را طرد کرده بودند بازگشت ، او را فرزند مرغ دریایی بزرگ(خدا) و یا شیطان نام گذاری کردند ، به این دلیل که باور داشتند یک مرغ دریایی نمیتواند هیچ زمان محدودیت های خود را ازبین ببرد.
وجه جالب دیگر این داستان وجود مضامین عرفان شرقی می باشد.

مرغ دریایی ای که مشتاق بود و در راه اشتیاق خود سختی های مسیر را تاب آورد و تحمل کرد، تا توانست درجاتی رفیع را به دست آورد .

جالب است بدانید که داستان به این نقطه ختم نشد چون که جاناتان ، کمال را در بازگشت و هدایت و عشق ورزیدن به دیگران دید ! همان هایی که او را طرد کردند ، و دوباره بازگشت تا دیگران را به مسیری که خود طی کرده هدایت کند و در این راه مجبور به شکستن تابوهای زیادی شد ، تا در آخر به کمال وجودی خود دست یافت .
این کتاب اگرچه امان دارد در نگاه اول داستانی برای نوحوانان به نظر بیاید اما از نظر انتقادی شایسته است که این کتاب را هر چندسال یکبار مطالعه کنیم ، تا تلنگری باشد بر پیکر سایه ی سنگین بی حسی و خاموشی وجودمان که مارا به سمت روزمرگی می کشاند.

شاید با مطالعه ی این کتاب به یاد آوریم که روزگاری هرکدام از ما قهرمانی از خود را در ذهنمان می پروراندیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *