تاریخ هنر

هنر میانرودان (بین النهرین) “درس دوم کتاب تاریخ هنر جهان”

تاریخ مردم میانرودان

در حدود هزاره ششم پیش از میلاد، دشت های حاصلخیز جنوب میانرودان (بین دو رودخانه دجله و فرات) توسط مردمی کشاورز که از مناطق شرقی (ایران) آمده بودند اشغال شد و روستانشینی در این ناحیه به سرعت رشد کرد. بعدها برخی از روستاها مانند اریدو، اور و … به دلیل بهبود سیستم کانال های آبیاری، توسعه تجارت و افزایش جمعیت، وارد عصر شهرنشینی شدند و کم کم دولت شهرهایی را تشکیل دادند. در حدود ۲۹۰۰ پیش از میلاد، اتحاد نسبی تعدادی از این دولت شهرها منجر به شکل گیری حکومت سومری شد، اندکی بعد مردمان دیگری که سامی نژاد بودند بر سومری ها غلبه کردند و حکومت اد را به وجود آوردند. سپس اقوام دیگری که آنها هم سامی نژاد بودند بر میانرودان مسلط شدند و در جنوب کشور بابل و در شمال کشور آشور را تشکیل دادند. دولت شهرهای میانرودان در آغاز دارای وحدت نژادی و زبانی نبودند. جنگ های داخلی و خارجی و مشکلات طبیعی (سیل ناشی از طغیان رودها) از همان آغاز بر اندیشه آنها تأثیرگذار بود و باعث شد که آنها جهان را ناپایدار و بی ثبات تصور کنند. این تأثیر در مذهب، ادبیات، معماری و هنر آنها منعکس است، آنها دریافتند که فقط مذهب می تواند عامل وحدت میان آنها باشد. با وجود این مشکلات، آنها مردمی سخت کوش بودند و یکی از تمدن های بزرگ جهان باستان را به وجود آوردند و سهم مهمی در ابداع خط و کتابت، ادبیات، قوانین اجتماعی، ریاضی، پزشکی، ستاره شناسی، معماری، پیکره سازی، نقاشی و … داشتند .

هنر میانرودان

دوره پیش از سومر یا پیش از سلسله ها

نخستین بنای کشف شده در میانرودان، معبدی در شهر اریدو است. این معبد، بر روی یک سکوی طبیعی برای خدای حکمت و آب شیرین ساخته شد و در دوره های بعد الگویی برای ساخت معابد بعدی شد.

نقشه معبد اریدو

از همان آغاز شکل گیری تمدن میانرودان، تندیس ها، با هدف های آیینی ساخته شدند. تاکنون تعداد قابل توجهی تندیس انسانی، جانوری و موجودات خیالی از مواد گوناگون (گِل، گَچ، سنگ، فلز و عاج) به دست آمده اند که از نظر ساخت، کیفیت های مختلفی دارند و مظهر زمینی ایزدان و الهه ها و حاکمان و نیایشگران در حالت های ایستاده و نشسته ساخته شده اند. نیایشگران معمولا ایستاده و دست به سینه مجسم شده اند. در ساخت این تندیس ها کمتر به جزئیات توجه شده و بیشتر به بالا تنه و چشم ها تاکید شده است. یکی از هنرمندانه ترین آنها، سردیس زنانه ای از مرمر سفید است که احتمالا به ایزدبانویی تعلق دارد و بسیار خوش ساخت است و به احتمال زیاد حفره چشم ها و ابروها با اده ای رنگین ترصیع شده بودند. لب و چانه با ظرافت حجم پردازی شده و برجستگی نرم گونه ها که با نگاه خیره و بزرگ چشم ها همراه شده، حالتی از قدرت و حساسیت را به وجود آورده است.

سردیس ملکه اوروک

هنر سومر

از دوره سومر آثار قابل توجهی مانند آثار معماری، پیکره، مهر و گل نوشته باقی مانده است معروف ترین معابد این دوره معبد خدای آسمان در شهر اوروک و معبد خدای ماه! لیگ در شهر اور است (معبد اوروک بر روی یک سکوی مصنوعی بلند ساخته شده است و به دلیل داشتن سیش, اندود سفید (گچ)، به معبد سفید نیز شهرت دارد. باستان شناسان در موقع کشف آن را زیگورات نامیدند.

معبد خدای آسمان

معبد زیگورات
زیگورات به معنی کوه بلند و سرچشمه زندگی بود به همین خاطر سومری ها معابد خود را به شکل کوه و می ساختند و بر این تصور بودند که با ساختن زیگورات های بلند ارتباط انسان با خدا آسان می شود.
زیگورات به بنای بزرگ طبقه طبقه ای گفته می شود که ابعاد هر طبقه آن از طبقه پایین تر کمتر باشد. معبد
اور برای خدای ماه ساخته شده و سالم ترین و بزرگ ترین زیگورات بجای مانده در میانرودان است. این معبد دارای سه طبقه بود که اتاق نیایش بر روی طبقه سوم ساخته شده بود و رسیدن به اتاق معبد از سه رشته پله مقدور بود.

از معبد ابوا در تل أسمر تعدادی تندیس از جنس سنگ مرمر در اندازه های مختلف کشف شد . بزرگ ترین آنها تندیس ابو (ایزد رویش گیاه) است. به عقیده سومریان خدایان در قالب تندیس خود حضور دارند و نیایشگران نیز می توانستند برای خود جانشینی داشته باشند که به جای آنها نیایش کند. صورت و بدن تندیس ها بسیار ساده ساخته شده تا از اهمیت چشم ها به عنوان دریچه روح که در ساخت آنها بسیار تأکید شده، کاسته نشود. تندیس سازان سومری آثار خود را به شکل مخروط و استوانه با بازوها و ساق های استوانه ای می ساختند.

تندیس از جنس سنگ مرمر

آثار به دست آمده از قبور سلاطین اور، ما را با ذوق و ظرافت هنر سومری بیشتر آشنا می کند، در این قبور آثار مختلفی به دست آمد که دیدنی ترین آنها چنگ منقوش است، بر روی دسته چنگ تصاویر طنز گونه ای از رفتار حیوانات نقش شده است.

چنگ اور
مهر سازان نیز هنرمندان ماهری بودند و انواع نقشها را بر روی مهرها حکاکی می کردند.

اثر مهر استوانه ایی

هنر اکد

در حدوده 2400 قبل از میلاد اقوام سامی نژاد شمال میانرودان به جنوب آمدند و به رهبری سارگون، حکومت اکد را تأسیس کردند. سپارگون و جانشینانش خود را پادشاه می خواندند و ادعای فرمانروایی بر سراسر میانرودان را داشتند، در زمان اکدی ها، هنر سومری وظیفه تجلیل از پادشاه را نیز به عهده گرفت. جالب ترین اثر دوره اکدی یک سردیس مفرغی است که چهره پادشاهی قدرتمند را مجسم می کند که نگاهی اطمینان بخش و با ابهت دارد.

سر حاکم اکدی

از نارام سین نوه سارگون نیز یک لوح سنگی باقی مانده که در آن پیروزی نارام سین و سپاهش نقش شده است. در لوح نارام سین بزرگی اندازه شاه تأکید بر قدرتمندی و پیروزی او دارد.

لوح پیروزی نارام سین

هنر دوره سومر نو

در زمان تسلط بیگانگان بر بین النهرین یکی از دولت شهرهای سومری به نام لاگاش و به رهبری گودا استقلال خود را حفظ کرد. گودا حاکمی مردم دوست بود و در زمان او هنر و معماری سومری تجدید حیات یافت. از گودا تعدادی تندیس سنگی نشسته و ایستاده باقی مانده است که برخی از آنها با ظرافت تمام ساخته شده و در آنها به کششهای عضلانی بدن توجه شده است.

یکی از زیباترین آنها سردیسی است که هنرمند تلاش کرده، حالت روحانی وی را نشان دهد. تندیس های گودآ، مظهر نیایشگری است که با خلوص در مقابل معبود خود قرار گرفته است. تدوام هنر بین النهرین از سردیس ملکه اوروک تا سردیس حاکم اکدی و سردیس گودآ ادامه دارد.

سر گودآ

هنر آشوری

هنر آشوری پس از مدتها اقتباس و تجربه از هنر بابلی و اقوام دیگر آسیای صغیر (ترکیه امروزی) که در نقش برجسته سازی توانا بودند، سبکی را بنیان گذاشت که منشأ موفقیت های حجاران گردید و در زمان آشور نصیر پال دوم تبدیل به هماهنگی بین معماری و هنر تصویری شد. هنر آشوری در زمان آشور نصیر پال و آشور بانیپال در معماری کاخها و نقش برجسته های دیواری تجلی یافت. نقش برجسته ها اغلب به صحنه های جنگ، شکار، محاصره شهرها و قلعه ها و مراسم مذهبی اختصاص داشته و شاه همچون قهرمان در همه جا حضور داشت. هنرمندان آشوری در نمایش حیوانات به خصوص صحنه های شکار بسیار توانا بودند و حالت های گریز و ستیز و مرگ حیوانات را طبیعی و دقیق مجسم می کردند.

شیر زخمی در صحنه شکار

ولی تندیس های انسانی در نقش برجسته ها و نقاشی های دیواری خشک و رسمی هستند و غالبا سر و پا از دید جانبی و بدن از دیدروبرو نشان داده شده است.

یکی از هدیه آورندگان

دو بزرگ زاده آشوری

در میان مجسمه های آشوری، شیران و گاوان بالدار با سر انسان، از همه جالب تر هستند. این تندیس ها اغلب در دو سوی ورودی کاخها قرار می گرفتند . وظیفه این موجودات حمایت از کاخهای سلطنتی و دفع نیروهای شر بود. حجاران انسان – گاوها را با پنج پا بازنمایی کرده اند که قصدشان القای حرکت از دید جانبی بوده است.

انسان_گاو

هنر بابلی

بابلی ها بر جنوب میانرودان مسلط بودند و پایتخت آنها شهر بابل بود. بابلی ها دو بار به اوج قدرت رسیدند. نخستین جلوه هنر آنها قبل از دوره آشوری به نام دوره بابل قدیم و در زمان حمورابی است که قانون نامه وی که بر روی سنگی مخروطی شکل (لوح سنگی) نقش شده، بسیار مشهور است.

قانون نامه حمورابی

بخشی از خط نوشته لوح سنگی حمورابی

بر روی این لوح، حمورابی در حال دریافت قوانین از خدای خورشید (شمس) است. دومین اوج هنر آنها در دوره بابل جدید و در حدود ۶۰۰ پیش از میلاد است. در این دوره معبد ایشتار و دروازه مشهور آن و برج افسانه ای شهر بابل توسط نَبوه کد نصر (بُخت النصر) ساخته شد. بابلیها وارث هنر و تمدن سومری ها و اکدی ها بودند. بابلی ها نیز مانند همه ملل قدیم میان هنر و صنعت تفاوتی قائل نبودند. اما هنرمندان از احترام زیادی برخوردار بودند و دولت های همسایه همواره خواستار حجاران، نجاران، بنایان و آهنگران بابلی بودند و از آنها در کارهای ساختمانی استفاده می کردند. برخلاف آشوریان، هنر بابلی همچون هنر سومری آکدی در خدمت مذهب و حکومت بود و هنرمندان به ساخت و تزیین معابد، تجسم خدایان و بازنمایی حکام و کارگزاران حکومت می پرداختند بابلیها در ساخت آجرهای لعاب دار بسیار توانا بودند و نمونه کار برجسته آنها آجرهای لعاب دار منقوش دروازه ایشتار است که از جمله شاهکارهای هنری جهان باستان محسوب می شود.

بازسازی دروازه ایشتار

آجر لعاب دار کاخ نبوه کدنصر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *